آگهی های خرید و فروش خودرو

متن مرتبط با «حکایت» در سایت آگهی های خرید و فروش خودرو نوشته شده است

حکایت ایمنی در ایران

  • سوار بر موتورسیکلت سوزوکی ٢۵٠ تریل در یکی از خیابانهای خلوت سلطنت آباد (پاسداران) در حرکت هستم. دو پسر ١۶-١٧ ساله را می بینم که در پیاده رو مشغول شوخی هستند. ناگهان یکی از آنها از دست دیگری فرار کرده و بدون نگاه کردن خیابان به سرعت میدود که از خیابان رد بشود و از بغل به شدت به موتور من زده و هر دو پخش زمین میشویم. بلند شده و معذرت میخواهد به او میگویم که اگر اینجوری به ماشین زده بودی که مرده بودی؟! میگوید هر چه خدا بخواهد!! موتور فقط چراغ جلویش شکسته آنرا به خیابان چراغ برق میبرم که چراغ را بخرم که پیدا نمیشد ولی شخصی گفت برو کمی بالاتر شخصی که دکه ای دارد آنرا برایت تعمیر میکند او را پیدا میک,حکایت,ایمنی,ایران ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها